راز سبوی تشنه
راز داشتن شادى در زندگى چیست. اگر بخواهید خوشبختى را تصور کنید چه چیزى در ذهن خود مى بینید بعضى از مردم وقتى مى خواهند خوشبختى را تصور کنند، خود را در کنار ساحل دریا یا در یک دشت پر از گل مى بینند، در حالى که در آرامش کامل هستند، هیچ مشکل و دغدغه فکرى ندارند و در حال لذت بردن از این آسایش فکرى اند. براساس این طرز تفکر، خوشبختى فقط برپایه و اساس لذت ها بنا مى شود، آن هم لذت هایى که ما در به وجود آمدن شان نقشى نداشته ایم. البته این احساس خوشبختى بخشى از احساس خوشبختى کامل است ولى به تنهایى کافى نیست.
کارشناسان معتقدند نوع دیگرى از احساس خوشبختى وجود دارد که بسیار مهمتر و نیرومندتر است. براساس این طرز تفکر، هرچه بیشتر براى رشد و شکوفایى استعدادها و قابلیت هاى درونى امان بکوشیم، بیشتر احساس خوشبختى و شادى خواهیم کرد. ارسطو که پایه گذار این تعریف از خوشبختى است، رشد وتوسعه شخصى را والاترین هدف زندگى انسان مى داند. در زمان ارسطو، یونانى ها بر این باور بودند که هر کودکى که متولد مى شود، یک الهه نیرومند در وجودش دارد. این الهه، تجسم تمام نیروها و توانایى هاى بالقوه آن کودک است و او باید در طول زندگى خود سعى کند این نیروها را آزاد و استعدادهاى خود را شکوفا کند و به بالاترین حدى که مى تواند برسد. خوشبختى واقعى این است که به طور دائم و پیوسته در زندگى مان با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم و با دنبال کردن و رسیدن به هدف هایمان احساس رضایت و شادى داشته باشیم.
تحلیل زندگى یک فرد و ارزیابى میزان حس شادى و خوشبختى در آن، کار ساده اى نیست و نیازمند بررسى بسیارى از باورها و اعتقادات حاکم بر زندگى فرد است. اغلب ما وقتى به آرزوهایمان دست پیدا نمى کنیم، نمى توانیم فراموش شان کنیم و احساس یأس و افسردگى وجودمان را دربرمى گیرد.
خوشبختانه براى به وجود آوردن شادى در زندگى مان لازم نیست تغییرات بزرگى به وجود بیاوریم. اگر بتوانید طورى برنامه ریزى کنید که یک ساعت از روز را به جاى انجام کارهایى که دوست ندارید، (مانند شستن ظرف ها) به انجام کارى که دوست دارید (مانند مطالعه، فیلم دیدن و ورزش) اختصاص دهید، بسیار بیشتر از گذشته احساس شادى خواهید کرد. مهم این است که براى لذت بردن از زندگى خودتان دست به عمل بزنید. «اى کاش»ها را کنار بگذارید.
اگه یه شغل بهتر داشتم… اگه همسر ایده آلم رو پیدا مى کردم… اگه وزنم کمتر بود، چقدر زندگى عالى مى شد! ولى انسان هاى شاد هرگز این طور فکر نمى کنند.
ما انسان ها در پیش بینى این که چه چیز ما را خوشحال مى کند بسیار بد عمل مى کنیم. از طرف دیگر، وقتى مشکلى پیش مى آید و در زمینه اى خاص احساس کمبود مى کنیم، همه فکر و ذکرمان را روى همان مشکل متمرکز مى کنیم و از توجه به سایر زمینه ها غافل مى شویم. شرط و شروطى که ما به وسیله «اى کاش ها» براى خوشبختى مان مى گذاریم براساس تفکر خوشبختى است، ولى با گذشت زمان احساس شادى به دست آمده از این لذت ها کم رنگ تر مى شود. براى مثال اگر شما خانه رؤیایى و دلخواه تان را بخرید احساس شادى و شعف بسیار زیادى خواهید کرد ولى بعد از یک سال سکونت در آن خانه، این احساس شادى بسیار کمتر مى شود، یا اگر بتوانید با فرد ایده آلتان ازدواج کنید، بعد از گذشت مدتى از زندگى مشترک، همه چیز برایتان عادى خواهد شد. انسان هاى شاد این موضوع را به خوبى مى دانند بنابراین هرگز حسرت چیزهایى که ندارند را نمى خورند، در عوض سعى مى کنند زندگى شان پر از تجربه هاى تازه و جدید باشد، حتى اگر این تجربه هاى جدید به سادگى انجام یک ورزش جدید یا از سر گرفتن یک سرگرمى قدیمى باشد.
به خودتان اجازه شاد بودن بدهید
همه ما خواهان شادى بیشتر در زندگى هستیم ولى بعضى وقت ها در اعماق وجودمان احساس مى کنیم شاد بودن کار غلطى است. در برخى موارد، جامعه، فرهنگ و یا خانواده اى که در آن بزرگ شده ایم، این طرز تفکر را به ما القا مى کنند. بسیارى از افراد شادى را الکى خوش بودن یا بى خیال بودن تلقى مى کنند و ما چون دوست نداریم دیگران چنین تصورى درباره ما داشته باشند، سعى مى کنیم شاد و سرزنده به نظر نیاییم.
بعضى ها فکر مى کنند با وجود این همه فقر و بدبختى و جنگ و بیمارى که انسان هاى دیگر را درگیر کرده است، چطور مى توانیم به خودمان اجازه بدهیم که شاد باشیم. در حقیقت این دو باید به موازات یکدیگر باشند. اگر اجازه بدهید شادى به قلب تان راه پیدا کند آن وقت مى توانید بهتر و مؤثرتر به افرادى که مشکل و ناراحتى دارند کمک کنید. انسان هاى شاد و خوشبین معمولاً در زندگى بسیار موفق هستند، ازدواج موفق ترى دارند و براى فرزندان شان والدینى نمونه هستند.
خوشبینى، مثبت اندیشى، دورى از اضطراب هاى بیهوده و افسردگى، حتى مى تواند باعث افزایش طول عمر شود. حالا چه فکر مى کنید دوست دارید درهاى شادى را به روى قلب تان باز کنید
? نویسنده: مرضیه مهجوری
خوشحالی یک وضعیت خاص ذهنی است . هر فردی در زندگی خود روزهایی را تجربه کرده که برایش خوشایند نبوده است . اما ناخشنودی مزمن میتواند روابط شما را تحت تأثیر قرار دهد . در این قسمت نکتههایی وجود دارند که شما را در کار یاری میکنند :
خوش بین باشید :
به زندگی با دیدی مثبت نگاه کنید تا خود را به دلیل احساس انرژی و خوشحالی بسیار زیادی که نصیبتان خواهد شد ، متعجب سازید
دید وسیعی داشته باشید :
اجازه ندهید مسائل کوچک شما را آشفته نماید
سپاسگزار باشید :
از دیگران قدردانی کنید . از همکار خود به خاطر کمکش تشکر کرده و به دلیل موفقیت در انجام کار به او تبریک بگوئید .
کارهایی مبادرت ورزید که از انجامش لذت میبرید :
اتومبیلتان را بشوئید ، به برخی تعمیرات جزئی ر منزل بپردازید ، تلویزیون تماشا کنید ، خرید بروید .
از جسم خود مراقبت کنید :
خوب بخورید و ورزش کنید . به باشگاه رفته و کمی بدوید یا در یک بازی ورزشی شرکت کنید .
برنامههای خود را تغییر دهید :
برنامههای روزانه خود را عوض کرده تا انرژی جدیدی پیدا کنید .
با مردم در تماس باشید :
آیا بخاطر میآورید زمانی که یک دوست قدیمی به طور غیر منتظره با شما تماس گرفت چه احساسی داشتید ؟با افراد فامیل و یا دوستان قدیمی خود تماس گرفته و از حال آنان باخبر شوید .
خلاق باشید :
روزنهای برای انرژی خلاق خود بیابید .این ممکن است شامل کاردستی ، بازسازی ، نقاشی ، ترسیم کاریکاتور ، نویسندگی و یا حتی باغداری باشد . مهم نیست که چقدر مشغله داشته باشید و یا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بیحالی می کنید ، اگر زمانی را برای انجام فعالیتهای خلاق اختصاص دهید ، احساسی شادتر و سالم تر خواهید کرد .
تخیل کنید :
آرزوها و بلند پروازیهای خود را یادداشت کرده و به تدریج آنها را واقعیت بخشید آنگاه همیشه چیزهایی برای انتظار کشیدن ، و جایی برای متمرکز کردن انرژی خود خواهید داشت .
بخشنده باشید :
شاید زمان آن فرا رسیده باشد که کسی ( یا خودتان ) را به خاطر چیزی که اتفاق افتاده و یا گفته شده مورد بخشایش قرار دهید . اتفاقات و اشتباهات گذشته را پذیرفته و فراموش کنی . بدانید که نمیتوانید زمان را به عقب برگردانید .
شادمانی خود را با از یاد بردن ناامیدیها و شکستهای گذشته دوباره به دست آورید .
? نویسنده: مرضیه مهجوری
بدون شک، تفاوت بین موفقیت و شکست، اغلب در میان توانمندیهای ما برای خوب تصمیم گرفتن قرار دارد که بیشتر اوقات چنین نیست، انســانهای عاقل و بالغ خوب تصمیم می گیرند، و مردم نابالغ این گونه نیستند.
برای جلوگیری از شکست دوسوال اساسی در ابتدای امر لازم است ؟
الف - آیا این انتخاب برایم منفعتی دارد؟
ب - آیا از تصمیم درست خود می توانم انتظار منافعی را داشته باشم؟
اگر این طرزتلقی درست به نظر می رسد، نباید شما را متعجب سازد.
همه افراد معقول، از این طرز تلقی به خوبی استفاده می کنند. بنابراین، ما پس از این چگونه باید تصمیم بگیریم؟
برای تصمیم گیری چند قدم قابل توجه در این نوشته وجود دارد. من نیز چند ضرب المثل قدیمی را که آموزنده به نظر می رسند و با آن مرتبط هستند اضافه کرده ام.
? نویسنده: مرضیه مهجوری